(این مورد برای صفات این اسم نیز صدق می کند.) جمع مکسر. جمع مکسّر: همان گونه که قبلأ اشاره شد اسامی جمع مکسّر معمولأ قاعده و قانون خاصی ندارند و تنها شیوه یادگیری آنها به خاطر سپردنشان است.

فعل مفرد و جمع برای جاندار یا غیر جاندار در زبان فارسی. [toggle title="خلاصه مقاله" state="open"]قاعدۀ منطقی و عادی مبتنی بر مفهوم فعل است: اگر عمل فعل ناشی از نیرویی بیرون از آن باشد و این امر هم برای ...

تذکر:أُولئکَ و هؤلاء میان جمع مذکر و جمع مؤنث مشترک هستند: هؤلاء إخوانٌ ، هؤلاءِ أخَوَاتٌ. برای جمع غیر عاقل از اسم اشاره مفرد مؤنث استفاده می کنیم. تلکَ(هذهِ) الجبالُ ، هذهِ (تلکَ) کُتُبٌ

جمع. [ ج َ ] (ع اِ) رستاخیز. قیامت . (منتهی الارب ). - یوم الجمع ؛ روز قیامت . (از اقرب الموارد). - یوم ُ جمع ؛ روز عرفه . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). - ایام جمع ؛ ایام مِنی ̍. (منتهی الارب ) (از اقرب ...

این واژه از ریشه ی اوستایی maga به معنای عطا به دست آمده که با واژه ودایی magham به معنای هدیه و واژه سنسکریت मघ magha به معنای انعام همریشه است. قسمتی از آن را در واژه ی ارمغان که ارمگان به معنی" هدیه ...

جَمع واژه ای ست پارسی که اَرَبیده شده و وات " ع" یکی برای لَفزِش یا تلفظ و واگویی آسان تر و دیگری چون در زبان اربی می خواستند سِتاک یا ریشه دست کَم سه تایی یا ثلاثی باشد به آن " ع " افزوده و اِزافه ( اضافه ) شده،

جمع کردن. [ ج َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) گرد کردن. ( فرهنگ فارسی معین ): اموال بسیار جمع کرد. || فراهم کردن. غند کردن. ( فرهنگ فارسی معین ): لوازم و اسباب خانه را جمع کرد تا با وسیله نقلیه حمل کند.

معانی دیگر: تاثیر، هنایش، گرش، کاری بودن، پی آمد، پی آیند، بازمانه، فایده، معنی، فحوا، باره، مضمون، (تحت تاثیر قرار گیری یا قراردهی) تاثیر، برگیری، جلوه، نمایش، پدیده ی علمی، معلول (در برابر: علت cause)، انگیخته، (جمع ...

برای اسم‌های معنی از نشانه «ها» استفاده می‌شود، که کلمه «گناه» در این بین استثنا است. غالباً، اسم جمادات را با نشانه «ها» جمع می‌بندند. ... به این گونه، اسم جمع می‌گویند. اسم‌های جمع را نیز ...

معنی کلمات معنادار درس ۱۴ چهاردهم پیدای پنهان فارسی پایه نهم ؛ در این مقاله از بخش آموزش و پرورش ماگرتا قصد داریم تا برای دانش آموزان پایه نهم متوسطه دوم ، معنی کلمات ، لغات ، واژگان و کلمه های معنادار و معنی شعر و قسمت ...

معنی خُلُقُ: اخلاق - رفتار(جمع خُلق که هم معنی با خَلق است با این تفاوت که خَلق مختص به هیئتها و اشکال و صور دیدنی است و خُلق مختص به قوا و اخلاقیاتی است که با بصیرت درک میشود ، نه با چشم )

[ویکی فقه] ذکر الفاظی به منزله عنوان برای مطالب قبلی یا مدخل برای بعضی علوم را عنوان گویند. «عنوان» از انواع اسلوب بلاغی و بدیعی قرآن و عبارت است از آن که گوینده مبحثی را طرح کند و سپس به قصد تکمیل و تاکید آن، مثال هایی در ...

ضمیر you در زبان انگلیسی در نقش مفعولی معادل "تو را، به تو، شما را، به شما" در فارسی است. این ضمیر هم برای مفرد و هم برای جمع به یک صورت نوشته می‌شود.

جمله ناقص یا ناتمام جمله ساده‌ای است که معنی کامل و مستقلی ندارد و برای تمام کردن معنی سایر جملات می‌آیند. برای مثال، جمله «وقتی به خانه برگشتم» معنی کاملی ندارد و یک جمله ناقص است.

اما در برخورد با جمع جمع‌ها چه کنیم؟ اگرچه تعداد زیادی از این کلمات در متون اداری، کتاب‌ها، ترجمه‌ها و گفتگوی محاوره در جامعه استفاده می‌شود، اما باید برای اصلاح آنها کوشش کنیم.

جمعه از جمع آمده و در زبان ایرانی همان هنگ می شود که در فرهنگ ( والایی جامعه ) / هنگامه ( بطور جمعی یا گروهی آمدن ) / هنجیدن ( هنگیدن = جمع کردن ) / هنجار ( مجموعه جمع شده = منظور آنچه که در جامعه یا هنگ ...

برای درک بهتر دروس فارسی کلاس دوم ابتدایی با کلمات درس دوم بیشتر آشنا شوید و معنی تمام دروس فارسی دوم را بهتر یاد بگیرید . مجله دلگرم توانسته معنی تمام کلمات درس های فارسی دوم را در یک صفحه ...

جمع. [ ج َ ] (ع اِ) رستاخیز. قیامت . (منتهی الارب ). - یوم الجمع ؛ روز قیامت . (از اقرب الموارد). - یوم ُ جمع ؛ روز عرفه . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). - ایام جمع ؛ ایام مِنی ̍. (منتهی الارب ) (از اقرب ...

دوم شخص جمع: بـ + بن مضارع + ـ ید: بیاورید; فعل دعا. این نوع فعل در گذشته برای بیان دعا وجود داشته است و از سوم شخص مفرد مضارع ساده یا التزامی به‌علاوه نشانه «ا» پیش از شناسه تشکیل می‌شده است.

فارسی به انگلیسی. جمع اضداد. paradox. جمع افراد. head count. جمع المال. having things in common, intercommunal. جمع اوری. collecting, gathering, mustering, rally, collection, collection.

اسامی جمع و مفرد در انگلیسی PLURAL NOUNS در این مقاله به بررسی انواع اسم ها می پردازیم. شما در این مقاله با گرامر و کاربرد PLURAL NOUNS اسامی جمع و مفرد در انگلیسی برای آشنایی با اسامی جمع و مفرد در انگلیسی وارد شوید.

در زبان انگلیسی اسامی جمع اسم هایی هستند که به صورت مفرد نوشته می شوند ولی به یک مجموعه یا گروه اشاره می کنند این گروه می تواند گروه انسان، حیوان، اشیا و …. باشد. برای مثال کلمه team را در نظر بگیرید. این کلمه به معنی "تیم ...

این اسامی را نمی‌توان با اعداد شمارشی شمرد و باید برای شمردن آنها از کمیت سنج‌ها (quantifiers) استفاده کنیم. برخی اسامی هم به صورت بی‌قاعده غیر قابل شمارش هستند، یعنی می‌توان آنها را شمرد، اما ...

معنی واژه جمع در پارسی ویکی. این واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: 1ـ آریت ãrit (سغدی: ãżit)، 2ـ پنگ peng (لری)، 3ـ هاروب hârub (مانوی: harub) *** فانکو آدینات 09163657861

جمع. [ ج َ ] (ع مص ) گرد کردن . (فرهنگ فارسی معین ). گرد آوردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ضم ّ و تألیف کردن . (اقرب الموارد). فراهم کردن . (فرهنگ فارسی معین ). || اسم واحد را جمع کردن . (منتهی الارب ).

2. 12. اژدها «اسم خاص » است و اسم خاص جمع بسته نمی شود؛یعنی، نمی توان گفت ؛ رخش ها یا ذوالفقارها . البته به این نکته نیز باید توجه کرد که در تطور واژه ها، برخی اسم های خاص به مرور زمان تبدیل به اسم ...

برای یادگیری معنی انگلیسی لغت یا عبارت فارسی "جمع بندی" می توانید از چند روش استفاده نمائید. 1- استفاده از ورد لیست ( یا همان لیست لغات) 2- استفاده از فلش کارت های انگلیسی 3- بازی های واژگان ...

فهرست نمادهای ریاضی. در این مقاله فهرستی از اکثر نمادهای ریاضیاتی تهیه شده. نمادهای ریاضی برای ابراز عملی روی مفاهیم ریاضیاتی یا بیان رابطهٔ آنها استفاده می‌شوند. در هنگام خواندن یک نماد در ...

ضمیر you در معنای "تو" مفرد و در معنای "شما" جمع است. برخلاف فارسی در زبان انگلیسی ضمیر you شکل جمع و مفرد یکسانی دارد. مثال: ".You look nice" (تو امروز زیبا به نظر می‌رسی.)

معنی جمع متن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید

معنی جمع کردن به انگلیسی چیست؟. معنی "جمع کردن" به انگلیسی عبارت است از: collect, roll up, stack up, gather, tot, floc. همانطور که می بینید چندین کلمه معادل انگلیسی "جمع کردن" است. برای اینکه متوجه شوید کدام یک ...

(جَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) گرد کردن . 2 - فراهم کردن ، فراهم آوردن . 3 - آسوده (صفتی است برای خاطر): خاطرجمع . 4 - (اِ.)

با پشتیبانی ما تماس بگیرید

خط پشتیبانی 24/7 :

پست الکترونیک: [email protected]

مکان ما

شماره 1688، جادهجاده شرقی گائوک، منطقه جدید پودونگ، شانگهای، چین.

ایمیل ما

E-mail: [email protected]